سریال مختارنامه که خوشبختانه به پر بینندهترین سریال تلویزیونی تبدیل شده، دارای پیامهای سیاسی خوبی است که بعضیها را خیلی نگران میکند، و ممکن است کسانی که منافعشان به خطر بیفتد این گونه تحلیل کنند که این سریال هم مثل سریال حضرت یوسف (ع) جهتدار ساخته شده است!
درباره سریال حضرت یوسف (ع) سایتهای طرفدار فتنه نوشتند که این سریال به حمایت از احمدینژاد ساخته شده؛ زیرا کارهای یوسف به کارهای احمدینژاد شباهت دارد. غافل از اینکه این احمدی نژاد است که برخی کارهایش شبیه به حضرت یوسف (ع) است. درباره سریال مختارنامه نیز با این که بیش از 10 سال پیش کلید خورده، ممکن است میرباقری را متهم کنند که این سریال را ناظر به فتنه عمیق 88 و نقش آفرینان آن ساخته است. ولی حقیقت این است که وقتی تاریخ به تصویر کشیده میشود، آدمهای امروزی نیز در آیینه آن به راحتی قابل رؤیتند.
1. سبزپوشان فریبکار؛
در هنگام پخش فیلم «مختارنامه»، وقتی ابن زیاد لباس سبز پوشید، خود را بهجای امام حسین (ع) جا زد و وارد دارالاماره شد، مردم به یاد سبزپوشانی افتادند که در سال 88 با نماد سبز و با عنوان اینکه این نماد اهل بیت (ع) است، میخواستند مردم را فریب دهند.
سبزپوشان دیروز با نماد سبز میخواستند اینگونه وانمود کنند که خود امام حسیناند؛ به همین دلیل از استقبال گسترده مردم کوفه برخوردار شدند و با این نیرنگ بر کوفه تسلط یافتند. سبزپوشان امروز نیز با درس گرفتن از ابن زیاد درصدد بودند اینگونه وانمود کنند که به دنبال تحقق آرمانهای امام (ره) و انقلاب هستند و میخواهند مکتب گرانسنگ سبز اهل بیت (ع) را پیاده کنند. ولی مردم راه آنها را بر کاخ ریاست جمهوری بستند و به آنها رأی اعتماد ندادند؛ زیرا فهمیدند که سبزشان سبز اموی است.
2. خواص بی بصیرت و ساکت؛
وقتی چهرههایی مثل سلیمان بن صرد خزاعی در برابر نماینده امام حسین (ع) سکوت کردند و مسلم را تنها گذاشتند و عملاً زمینه را برای انشقاق شیعیان در برابر ابن زیاد فراهم کردند، وضعیت خواص ساکت عصر ما نیز روشن شد. اگر امثال سلیمان بن صرد سکوت اختیار نکرده بودند، ابن زیاد نمیتوانست به این راحتی بر کوفه مسلط شود. خوشبختانه مردم ما از این سکوت خواص دچار انشقاق نشدند و راه امام خویش را به درستی پیمودند و فتنهگران را ناکام گذاشتند.
3) لشکر زر، زن و...
ابن زیاد برای شکست مقاومت مسلم و لشکر کوفی از 3 ابزار استفاده کرد: [نخست] آخوند دنیاطلب و پول پرست مثل شریح قاضی؛ دیگری طلا و جواهرات، و سوم لشکر پر عاطفه زنان. در نتیجه مقاومت در هم شکسته شد و ابن زیاد بر اوضاع تسلط یافت. با نگاه به مواضع سیاسی برخی سیاسیون در فتنه اخیر همان سیاستها در اذهان تداعی میشود.
پولهای کلانی که از عربستان، انگلیس و آمریکا برای سران فتنه میآمد و میان برخی عوامل آنها توزیع میشد و پولهای کلانی که از بیت المال برداشت شده بود، همه یادآور اجرای همان سیاست است. فراموش نمیکنیم که یکی از سران کلیدی فتنه در مشهد در جمع دانشجویان همان عبارت کلیدی ابن زیاد را به کار برد و گفت: «زنان نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند. اگر دختران دبیرستانی و دانشگاهی وارد عرصه شوند، هیچ کس نمیتواند جلوی آنها را بگیرد.» و به این طریق کد میداد که باید لشکر زنان را وارد ساخت. البته ورود اینگونه زنان از خانواده یکی از آنها، آغازی بر همان حرکت بود که نتیجه نداد. زنان ایرانی نشان دادند که میان آنها با زنان کوفی بسیار فاصله است؛ چنانکه میان مردانشان نیز فاصله بسیار زیاد است.
نقش شریح قاضی در فتنه و از بین بردن هانی و شکست مسلم بی بدیل است؛ زیرا مردم به این لباس اعتماد داشتند و به همین دلیل فریب او را خوردند. در فتنه اخیر نیز دشمن برای مقابله با رهبر عزیز و امام مسلمین، نقش اصلی را به برخی از روحانیونی داد که بتوانند به اندازه یک لشکر برای دشمن کار کنند. چهرههایی که سالها امین امام بوده و از دست مبارک امام احکام متعددی را دریافت کرده بودند، میتوانستند بذر تردید و دودلی را در میان مردم بیفکنند؛ ولی خوشبختانه مردم ما به دلیل داشتن بصیرت، فریب شریحهای زمان را نخوردند و راه حق را به همراه رهبر خویش به درستی دریافتند.
منبع : بچه های قلم www.bgh.ir